۱۳۹۰ اسفند ۲۷, شنبه

در شهر ما


مکان: راهروی طولانی ایستگاه مترو انقلاب
صحنه: برخورد یک خانم به خانم دیگر که با عجله از کنار هم رد می شوند:
خانمی که تنه خورده است: هوووششششششش!
خانمی که تنه زده است: عوضی!
خانمی که تنه خورده است: حیوووون!
صحنه: با عجله به راه خود ادامه می دهند.
من : K

پ.ن: روزگار غریبی است... 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر