۱۳۸۹ مرداد ۹, شنبه

20 سالگی مثل ماه

گاهی یک آدم تو زندگیت ظاهر می شه. اولش صرفا یه آدم معمولیه، بعد از اون پررنگ می شه، بعد دوست می شی، بعد می گذره، دوستیتون ادامه پیدا می کنه، ادامه می دی، و لحظه لحظه نقشش پررنگ تر می شه، بعد حس می کنی که چه قدر بهش نزدیک شدی، چه قدر دوستش داری، و چه قدر وجودش موجب آرامشته، تا وقتی کنارت هست یادت می ره، اما یه روز که ازش دور می شی جای خالیش رو بدجور حس می کنی. می بینی که توی بودن ها، توی شادی ها، توی درس خوندن ها، توی غم ها، و توی همه چیزِ دیگه جاش بدجوری خالیه ... و وقتی قراره ببینیش تو آسمونا سیر می کنی! بعد به خودت میای می فهمی که این آدم شده بهترین دوستت با همه ی تفاوت های بینتون و به این تفاوت ها که نگاه می کنی می بینی باعث رشدت شده و باز تو دلت لذت می بری از بودن او!
حالا این دوست عزیز 20 ساله شده! و چه قدر خوب بود اگه الان کنارش بودی و می گفتی:
تولدت مبارک!

پ.ن: مهسا عزیزم! تولدت مبارک!

۱۳۸۹ مرداد ۸, جمعه

کنسرت 2

بعد از گذشت تنها 3 ماه دوباره رفتیم کنسرت! کنسرت گروه سیمرغ با همایون شجریان! و سومین کنسرت من! این که چهارشنبه شب رفتیم و جمعه عصر خونه بودیم هم قسمت جالبش بود! خود کنسرت جالب بود، اما جاش... چی بگم؟ ولی تجربه ی جالبی بود. غیر از کنسرت چیزهایی که یاد گرفتم جالب بود... و مهم تر از همه این که به حرف بابا و مامانت گوش کن!


پ . ن:به هر حال گذشت اما چیزی رو حس کردم و برام عریان شد که برام سنگین بود...

۱۳۸۹ تیر ۲۱, دوشنبه

کتاب ها و خاطرات من

می خواستم این ستون سمت راست رو که مال کتاباست عوض کنم و کتابای تابستون رو بنویسم. بعد گفتم خب این قبلیا رو چی کار کنم؟ اولش گفتم می نویسم و واسه هر کدوم یه لینک می دم، یه کم که سرچ کردم دیدم نمی تونم چیزی رو که تو ذهنمه پیدا کنم. بعد گفتم میام از هر کدوم یه خط می نویسم، بعد دیدم که نمی تونم، این کار واسم سخته که از بین این همه چیز دوست داشتنی فقط یکیشو انتخاب کنم. به علاوه یه سری کتابا رو امانت گرفته بودم که الان دستم نیست و یه سری هم امانت دادم که باز الان دستم نیست! تصمیم گرفتم فقط لیستشون کنم برای خودم که یادم نره...

هویت- میلان کوندرا- ترجمه پرویز همایون پور- نشر قطره (بهمن بود که خوندمش، از دارینوش خریده شد.)

زندگی جنگ و دیگر هیچ- اوریانا فالاچی- ترجمه لیلی گلستانی- انتشارات امیرکبیر(تو عید خوندمش، آخرای اسفند از یه کتاب فروشی تو پاسدارن خریدمش، تو پیاده روی اون شب...)

حکمت شادان- فردریش نیچه- ترجمه جمال آل احمد، سعید کامران، حامد فولادوند- انتشارات جامی (تو عید بخش عمده اش رو خوندم، امانت بوده و هنوز پس داده نشده...!)

مورچه ی آرژانتینی- ایتالو کالوینو-ترجمه شهریار وقفی پور - انتشارات کاروان (تو عید خوندمش، زیاد خوشم نیومد!، الان یادم نمیاد از کجا خریدمش...)

جنس ضعیف- اوریانا فالاچی- ترجمه یغما گلرویی- انتشارات نگاه (فکر کنم آخر فروردین بود که خوندمش، از یه کتاب فروشی تو شریعتی خریدمش، از اون کتابفروشی های باحاله که می ری توش یه ساعت اونجایی!)

نامه به کودکی گه هرگز متولد نشد- اوریانا فالاچی-ترجمه نمی دونم- انتشارات نمی دونم (تو اردیبهشت بود که خوندمش، امانت بود و الان دستم نیست که بگم ترجمه ی کی بود و مال کدوم انتشارات ولی تازگیا با ترجمه ی یغما گلرویی توسط انتشارات دارینوش چاپ شده، منم خریدمش! ;) )

موش ها و آدم ها- جان اشتاین بک- ترجمه نمی دونم-انتشارات نمی دونم(تو اردیبهشت خوندمش، از پردیس سینمایی خریدمش، اما الان امانت دست کسی هست، انتشارات و مترجمش یادم نیست.)

پیرمرد و دریا- ارنست همینگوی-ترجمه نمی دونم - انتشارات امیرکبیر(تو اردیبهشت خوندمش، از نمایشگاه کتاب خریدمش، الان امانته و مترجمش یادم نیست)

کتاب کوچک فلسفه- گریگوری برگمن- ترجمه کیوان قبادیان-نشر اختران(تو اردیبهشت خوندمش، امانت بود، بعد از این که پس دادمش حس کردم لازمه داشته باشمش، رفتم دارینوش یکی واسه خودم خریدم! :دی)

لبه تیغ- سامورست موام-  ترجمه نمی دونم- انتشارات نمی دونم(تو خرداد خوندمش و چون باز امانت بود مترجم و انتشاراتش رو نمی دونم)

1984-جرج اورول- ترجمه صالح حسینی - انتشارات نیلوفر(از نمایشگاه کتاب خریدمش ، تو خرداد خوندمش)

پ.ن: اینا رو برای خودم نوشتم که یادم نره... یه جور خاطره است واسم... شاید بعدها وقتی نگاهش کنم یاد روزای خوب و بدم بیفتم.