۱۳۸۹ شهریور ۲۹, دوشنبه

بر سر تربت ما چون گذری همت خواه // که زیارتگه رندان جهان خواهد بود

باغ ارم
آخرین روزهای تعطیلات و شهر گل و بلبل!
6 سالم بود که برای اولین بار رفتم شیراز! اردیبهشت بود و شیراز پر از گل! من بچه بودم و خاطره ای که ازش داشتم یه عالمه گل بود و سروهای بلند و دویدن دور تا دور حافظیه و سعدیه با علی! وقتی بزرگ تر شدم، هر بار به بابا و مامان می گفتم بریم شیراز می گفتن شیراز اردیبهشتش خوبه! خب ما هم که همیشه اردیبهشت امتحان داشتیم و شیراز فراموش می شد... این تابستون بابام گفت بیا ببرمت ترکیه یا مثلا مالزی، من هم گفتم نه! بیاین بریم شیراز! باز همون حرف همیشگی بود: "شیراز اردیبهشتش قشنگه!" و من شاکی شدم که آخه من نمی تونم اردیبهشت برم! و این جوری شد که برنامه ی سفر به شیراز چیده شد! مامان و علی گفتند که نمیان. هر چه قدر اصرار کردم گفتند نه! و به این ترتیب اولین سفر دو نفره ی من و بابام هم رقم خورد! :)
سفر خیلی خوبی بود. شیراز همه چیزش خوب بود، از جاهای دیدنیش گرفته تا مردم آروم و همیشه شادش! جاهای خیلی خوبی رفتیم:
آرامگاه سعدی که به قول خودش:
ز خاک سعدی شیراز بوی عشق آید
هزار سال پس از مرگ او اگر بویی
باغ دلگشا، باغ ارم که واقعا فوق العاده بود! (من اونجا باز هم فهمیدم که چه قدر گیاها رو دوست دارم! به بابام گفتم که من اگه می رفتم تجربی گیاه شناس می شدم. بابام گفت همون بهتر که نرفتی! ;) )  باغ عفیف آباد، خیابان عفیف آباد و دو تا مرکز تجاری اون، بستنی بابا(تپه تلویزیون) (!)، حمام وکیل و بازار وکیل و ارگ کریمخانی، شاهچراغ، دانشگاه شیراز(دانشگاه مامانم) و خوابگاهشون و به قول خودشون تپه! تخت جمشید یا در اصل همون پارسه و از همه مهم تر دو بار حافظیه! همه ی سفر یه طرف این حافظیه یه طرف دیگه! خیلی عالی بود! تنها جایی که صفش طولانی بود حافظیه بود. حسی که اونجا داشت هیچ جای دیگه نبود! و قسمت قشنگش این بود که صدای استاد شجریان در کل حافظیه پخش می شد و شعرای خود حافظ! وای که چه قدر لذت داشت! وقتی تو اون طاقی های دور تا دور می شستی و دیوان حافظ دستت بود. یا وقتی که بالای قبر حافظ فال می گرفتی! یه حس خوب. خیلی خوب! و واقعا راست گفته که:
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
شیراز رو دوست دارم  و می تونم بگم بهترین شهری هست که تا حالا دیدم. آرامش و زیبایی اونجا واقعا بی نظیره! 
در آخر هم این شعر حافظ که روی سنگ قبرش نوشته شده بود:
مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم
طایر قدسم و از دام جهان برخیزم
به ولای تو که گر بنده ی خویشم خوانی
از سر خواجگی کون و مکان برخیزم
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی
پیشتر زانکه چو گردی زمیان برخیزم
بر سر تربت من بی می و مطرب منشین
تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم
خیز و بالا بنمای ای بت شیرین حرکات
کز سر جان و جهان دست فشان برخیزم
گرچه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش
تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم
روز مرگم نفسی مهلت دیدار بده
     تا چوحافظ ز سر جان و جهان برخیزم

پ.ن1: از بابام ممنونم که منو برد شیراز. واقعا خوب بود.
پ.ن2: شیرازی ها مردمان بس آروم و شادی بودند، خصوصیاتی جالبی داشتند، از پیک نیک تو چمن و کنار خیابونشون گرفته تا مسیرهای کوتاهی که بس طولانی به نظرشون میاد!(برعکس تبریزی ها) و غذای بیرون بر و لیمو ترش هایی که حتی با پیتزا هم سرو می شه!
پ.ن3: یادمه قبلا گفته بودم که دلم می خواد سنگ قبرم فقط اسمم رو داشته باشه و تاریخ تولد و مرگم، اما الان تغییر عقیده دادم! می خوام اون بیت سبز شعر حافظ رو بنویسن!
پ.ن4: پیشنهاد می کنم اگه تا حالا شیراز نرفتین حتما برید! خوشتون میاد! :)

۱۱ نظر:

  1. به به !!
    من تا الان نه شیراز رفتم.. نه اصفهان.. نه هیچ کدوم اینا.. یه بار هم کاشان رفتم مامتوم کوتاه بود باغ فین رام ندادن منم گفتم بع درک دیگه نمیرم :)
    جای ما هم یه گردشی می کردی عزیز :)

    پاسخحذف
  2. وای من جقدر غلط غولوط تایپ م یکنم جون مادرت درستشون کن :)

    پاسخحذف
  3. مرسی جیران جون! :) پیام ها رو می تونم حذف کنم اما ادیت نمی تونم بکنم ;) با غلط تایپی هم باز هم همون خاله بهداشت خوب هستی! :پی

    پاسخحذف
  4. خوشا شیراز و وصف بی مثالش...
    ان شاالله بهتون خوش گذشته باشه
    من هم آخرین بار هفت سالم بود که رفتم شیراز، شهری زیبا و دوست داشتنی با شعر و شراب (ما که نخوردیم)، ان شاالله یک بار دیگه خدا قسمت ما هم بکنه

    پاسخحذف
  5. ممنون! :) امیدوارم شما هم یه بار دیگه برید. :)

    پاسخحذف
  6. شیراز;-)شهر سعدی فراوو حافظ فراوو آدم می خواد همین جوری راه بره شعر بگه;-) امیدوارم خوش گذشته باشه.

    پاسخحذف
  7. به سپهر:
    آره واقعا! خیلی باحاله! :) ممنون. خیلی خوش گذشت. جای همگی خالی! :)

    پاسخحذف
  8. چقدرررر عکست را دوست دارم :******

    پاسخحذف
  9. همین جوری رد می شدم
    با خوندم این پست یه جوریم شد... (حسودی!)
    بله به قول بقیه امیدوارم خوش گذشته باشه
    ملت چه زندگی شادی دارن خوش به حاله شون. من که همیشه 8 زندگیم گرو 9ه..

    پاسخحذف
  10. شیراز شهر عشقه. به مانتو کوتاهم هیشکی کار نداره...
    حتما برین فوق العادس شیرازز
    عاشقشم
    من که ماهی 1 بار حداقل میرم

    پاسخحذف