۱۳۹۳ خرداد ۵, دوشنبه

محبت ممنوع!

پس از بررسی های انجام شده٬ نتایج زیر محقق شد:

۱. به کسی غیر از سین٬ میم٬ سین و خانواده که البته عین در صدر جدول قرار داره محبتی که تقاضا نشده نمی کنم.
۲. راجع به سین و میم بهشون می گم خیلی راحت. دوست نداشته باشن می گن بهم! :دی خیلی خیلی همو می شناسیم! و به قول شاعر اونا تار و پود منو بلدن! ازم نمی رنجن! درکم می کنن! 
۳. به اون یکی سین همیشه محبت می کنم! دوست داره! ابلهه و بهت نمی گه که اینو دوست داره! یهو مثل خودم ** کنش رو می زنه به برق! 
۴. آقای ب.ج و م که همیشه محبت می خوان. عین هم که نازش رو باید کشید. باید عاشقش بود! اصن مگه می شه بهش فکر کرد و دوستش نداشت و خوشحالش نکرد؟
۵. یه سری بزرگ تر مهربون هم هستن که باید احترام گذاشت و محبت پراکند براشون.
۶. غیر از افراد ذکر شده٬ *** بابای باقی آدما! اگه دوست داشتن کاری کنم براشون بیان بگن! و من هم این نیاز محبت کردنم رو به بقیه کنترل می کنم چون فقط واسه خودم بوده این کار نه اونا! 

با تشکر از همه ی دست اندرکاران
یک عدد نون


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر