۱۳۹۳ مرداد ۲۲, چهارشنبه

آرامش...

فکر می کنم که زندگیم وارد یه مرحله ی جدیدی شده... حس می کنم که دارم بالاخره بزرگ می شم...
با همه ی این حرفا هسته ی درونیم رو دارم با چنگ و دوندون نگه می دارم و بیرونم رو شکل می دم... دلم می خواست که می تونستم بنویسم... از این تغییرات... اما یه حسی تو وجودم می گه که نه... و منو از نوشتن باز می داره... که نمی ذاره براتون بنویسم... یه حس عجیب...
اما آی آدمایی که میاین اینجا! بدونید که دوستون دارم! :)

یک عدد نون آروم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر