۱۳۹۱ آبان ۶, شنبه

به تکرار غم نیما

چه آغازی؟ چه انجامی؟

چه باید بود و باید شد؟
در این گرداب وحشت زا
در این گرداب وحشت زا
چه امیدی؟ چه پیغامی؟
کدامین قصه شیرین؟
برای کودک فـــــردا
برای کودک فـــــردا
زمین از غصه می‌میرد گل از باد زمستـانی
شعـور شعر ناپیدا در این مرداب انسانی
همه جا سایه وحشت همه جا چکمه قدرت
گلوی هر قناری را بریدند از سر نفـــرت
به جای رستن گلها به باغ سبـــزانسانی
شکفته بوته آتش نشسته جغد ویـــرانی
نشسته جغد ویـــرانی
چه آغازی؟ چه انجامی؟ 
چه باید بود و باید شد؟
در این گرداب وحشت‌زا
در این گرداب وحشت‌زا
که می‌گوید، که می‌گوید جهانی این چنین زیباست
جهانی این چنین رسوا کجا شایسته رویـــــاست
چه آغازی؟ چه انجامی؟ 
چه امیـــدی؟ چه پیغامی؟
سؤالی مانده بر لبها که می‌پرسم من از دنیا
به تکرار غم نیما
کجای این شب تیره
بیاویزم، بیاویزم
قبای ژنده خود را
قبای ژنده خود را
کجای این شب تیره
بیاویزم، بیاویزم
قبای ژنده خود را
قبای ژنده خود را
کجای این شب تیره
بیاویزم، بیاویزم
قبای ژنده خود را
قبای ژنده خود را

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر