۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۲, چهارشنبه

شعله فکن!

مرغ سحر ناله سرکن
داغ مرا تازه تر کن
زآه شرر بار
این قفس را
برشکن و زیر و زبر کن
بلبل پربسته زکنج قفس درآ
نغمه ی آزادی نوع بشر سرا
وز نفسی عرصه ی این خاک توده را
پرشرر کن


ظلم ظالم، جور صیاد 
آشیانم، داده بر باد
ای خدا! ای فلک! ای طبیعت!
شام تاریک ما را سحر کن

نوبهار است
گل به بار است
ابر چشمم ژاله بار است
این قفس چون دلم
تنگ و تار است
شعله فکن در قفس ای آه آتشین!
دست طبیعت گل عمر مرا مچین
جانب عاشق نگه ای تازه گل از این
بیشتر کن بیشتر کن
مرغ بیدل 
شرح هجران
مختصر مختصر کن

۶ نظر:

  1. این آهنگ استاد همیشه یه حس خاص به آدم میده... مثل یک حرف آشنا و مشترک بین همه ی مردم این مرز و بومه، هر جا که صداش بلند میشه یه دفعه همه شروع می کنن به زمزمه کردنش

    پاسخحذف
  2. محمد راست می گی ها;-) شاید بشه بعد سرود "ای ایران" اینو هم یک شناسنامه دونست ( شایدم کارت ملی ;-)).

    ظلم ظالم، جور صیاد
    آشیانم، داده بر باد
    ای خدا! ای فلک! ای طبیعت!
    شام تاریک ما را سحر کن

    پاسخحذف
  3. وقعا راست می گید... بی دلیل نیست که مردم بعد از هر کنسرت استاد داد می زنن مرغ سحر، بی دلیل نیست که وقتی که بعد از مدت ها تو کنسرت بم این شعر خونده شد اشک همه سرازیر شد... سال هاست که همه زمزمه می کنن:

    ظلم ظالم، جور صیاد
    آشیانم، داده بر باد
    ای خدا! ای فلک! ای طبیعت!
    شام تاریک ما را سحر کن

    نمی دونم کی وقتش می رسه...

    پاسخحذف
  4. وفتی که مردم به جای زمزمه کردن فریاد بکشن
    فعلا که اینجور که بوش می یاد بازی عوض نمی شه بازیگرا عوض می شن.

    پاسخحذف
  5. مگه قبلا فریاد نکشیدند؟؟
    اما همیشه بازیگرا عوض شد و برچسب ها عوض شد. بازی همون موند و محتوا همون قبلی بود... یه طوری که فکر کردیم ذاتش همینه... چه طوری می شه بازی رو عوض کرد؟

    پاسخحذف